انگیزه، حالات درونی فرد است که موجب تداوم رفتارش تا رسیدن به هدف میشود. انگیزه ارتباط مستقیم و مثبت با پیشرفت تحصیلی دارد. به همین علت علاوه بر آنکه انگیزه وسیلهای برای پیشرفت تحصیلی در نظر گرفته میشود، گاهی از آن به عنوان هدف نیز نام برده میشود، زیرا با افزایش انگیزه، پیشرفت تحصیلی نیز پدید میآید. از آنجا که هوش و استعداد تحصیلی بهعنوان دو عامل اساسی در پیشرفت تحصیلی، کمتر تحت تأثیر معلم یا مربی واقع میشود، سعی بر آن است که با افزایش انگیزه دانشآموزان حداکثر بهرهوری از هوش صورت گیرد. زیرا در حالت مساوی برابری هوش و استعداد تحصیلی افراد، مشاهده شده است که پیشرفت تحصیلی افراد با انگیزه چشمگیرتر بوده است. با وجود آنکه معلمان در تغییر هوش و استعداد تحصیلی نقش چندانی ندارند، ولی میتوانند در بالا بردن انگیزه دانشآموزان مفید واقع شوند. انگیزه به دو نوع درونی و بیرونی قابل تقسیم است. از انگیزه بیرونی میتوان به تقویتکنندههایی چون پول، تائید، محبت، احترام، نمره و از تقویتکنندههای درونی میتوان به رضایت خاطر و احساس خوب از یادگیری اشاره کرد. آنچه که بیشتر موجب رفتار خودجوش میشود، انگیزه درونی است. هدف عمده فعالیتهای پرورشی معلم یا مربی این است که دانشآموز به تدریج از انگیزههای بیرونی به سمت انگیزههای درونی هدایت شود. تفاوت اساسی افراد دارای انگیزه درونی با افراد دارای انگیزه بیرونی این است که افراد با انگیزه درونی احساس کفایت بیشتری در خود دارند و کمتر به دیگران اجازه میدهند که محرک رفتارشان شوند. این گروه از دانشآموزان، خود تعیین کننده رفتارها هستند و به خاطر کفایتی که در خود احساس میکنند، باور دارند که میتوانند با رفتارشان بر محیط خود تأثیر بگذارند. این گروه از دانش آموزان با انگیزه درونگرا، تصورشان این است که موفقیت و عدم موفقیت در تحصیل به خاطر نحوه رفتار صحیح یا غلط خودشان است. اما برخلاف آنها، دانشآموزان باانگیزه برونگرا، احساس بیکفایتی یا کفایت کمم داشته و همواره تصور میکنند که موفقیت آنها تحت تأثیر عوامل محیطی نظیر: معلم و سوالات سخت است. این گروه از دانشآموزان حتی اگر درس بخوانند، باز هم موفقیت چندانی نخواهند داشت. چرا که اندک تلاش آنها به خاطر همان انگیزههای بیرونی، همچون فرار از تنبیه یا کسب خواست معلم است. اینان در صورت کسب موفقیت اندک هم آن را به شانس و تصادف نسبت میدهند و نه به تلاش و استعداد خود. این دانشآموزان حتی اگر نیمنگاهی به موفقیت داشته باشند، آنقدر آن را صعبالوصول میدانند که دست به عمل نمیزنند، در نتیجه هرگز طعم موفقیت را نخواهند چشید. در حقیقت گام اول در برخورد با این افراد چشاندن طعم موفقیت به آنها و درهم شکستن تصور منفی آنها در مورد دستیابی به موفقیت است. در این صورت است که «موفقیت»، «موفقیت» میآورد. از آنجایی که انسان آمادگی دارد تا فعالیتها و تصوراتش را تعمیم دهد، موفقیت در یک درس منجر به موفقیت در دروس دیگر میشود و این موضوع در مورد دروس اصلی هر رشته مهمتر است. درواقع، ضعف درسی در این دروس منجر به بیعلاقگی به تحصیل و گاهی حتی ترک تحصیل میشود و البته عکس آن هم صادق است. به همین علت به معلمان دروس اصلی هر رشته توصیه میشود، شرایط آموزشی و امتحانی را مطلوب نمایند و با ارزشیابیهای مناسب فضای کلاس را لذتبخش کنند. به طورکلی بهمنظور افزایش انگیزه دانشآموزان و سوق دادن آنها به سمت درونی شدن انگیزهها راهکارهای زیر توصیه میشود:
امام خمینی[ره] ;وقتی من برای دیدن مردم وصحبت کردن به حسینیه می روم به فکربچه هاiهستم.ان قدربچه ها را دوست دارم که اگروقت صحبت کردن بچه ای گریه کندیا دستش رابرای من تکان بدهد حواسم یرت می شود وبه ان بچه فکرمی کنم.